1- گروه زبانشناسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2- گروه زبانشناسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران ، f.kazemi86@yahoo.com
چکیده: (330 مشاهده)
زبانهای دنیا در واژگان خود تعداد محدودی نامواژه اصطلاح خویشاوندی دارند که از آنها برای اشاره به خویشان و اقوام استفاده میشود. این اصطلاحات با تنوع خود منعکسکننده نوع روابط خویشاوندی در جامعه هستند. در پژوهش حاضر، اصطلاحات خویشاوندی گویش قزوینی بررسی شدهاست. این پژوهش بهدنبال پاسخ به این پرسشهاست که چگونه میتوان این اصطلاحات را از منظر ردهشناسی زبان تبیین کرد و از نظر معنا بررسی نمود؟ دادهها، اصطلاحات خویشاوندی نسبی و سببی هستند. شیوه گردآوری، کتابخانهای و میدانی از طریق مصاحبه با گویشوران و روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. یافتهها نشانمیدهد که دستکم 83 اصطلاح خویشاوندی در این گونه زبانی کاربرد دارد. مطابق تحلیلها، بیشتر نسبتهای خویشاوندی در رده پیوندی قرار میگیرند و مابقی نسبتها رده گسسته/منفرد را بازنمایی میکنند که عمدتاً شامل خویشاوندان درجه اول است. همچنین، اصطلاحاتی که در ساختار خود دارای روابط ملکیاند، استفاده از راهبردهای ساده و مشخصا استراتژی همنهی را نشان میدهند، به گونهای که در آنها مالک و مملوک در دو الگوی متفاوتِ ترتیب واژه به کار رفتهاند. گفتنی است در کل پیکره، بیشترین بسامد متعلق به اصطلاحات خویشاوندی ساده، سپس ترکیب و در آخر وندافزایی با کمترین تعداد است. در حالیکه استراتژی صرفی غیرچینشی کاربردی ندارد. بررسیها نشان میدهد که اصطلاحات دارای تنوعاند و این تنوع به دیدگاه فرهنگی و ملاحظات اجتماعی در این جامعه زبانی بستگی دارد. چنانکه برخی اصطلاحات نظیر قارداشاُغلی و نَوَهاُغلی خنثی از جنسیت و دیگر اصطلاحات دربردارنده ویژگی جنسیت هستند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
زبان شناسی اجتماعی دریافت: 1404/1/29 | پذیرش: 1403/12/10 | انتشار: 1403/12/10