جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای کاظمی

فاطمه معینی، مریم ایرجی، فروغ کاظمی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( زبان کاوی کاربردی (JSAL) ۱۴۰۳ )
چکیده

یکی از مباحث مطرح شده در زبان­شناسی شناختی بحث شبکه ­شعاعی است. اصطلاح شبکه ­شعاعی برای نخستین بار توسط جورج لیکاف و بروگمان مطرح شد. شبکه شعاعی به گروهی از کلمات گفته می‌شود که از نظر معنا، مفهوم و تعبیر شبکه­ایی را تشکیل می­دهند؛ کلماتی که هم معانی گوناگون دارند و هم به صورت شعاعی دارای مقولات مرتبط هستند. در این نظریه، یک معنا به عنوان معنای مرکزی یا سرنمون می­باشد و معانی دیگر مانند شعاع­هایی که از معنای اصلی و پیش­نمونه ساطع شده­اند در حاشیه قرار می­گیرند. در بررسی وضع موجود روی شبکه شعاعی کارهای محدودی انجام گرفته است، نگارنده خللی را در ادبیات کودکان مشاهده می­کند. به این ترتیب که ادبیات کودکان در زمینه شبکه شعاعی در کانون توجه زبان­شناسان شناختی قرار نگرفته است. داستان­نویسان در حوزه­ کودکان می­توانند از دستاوردهای این پژوهش استفاده کنند. هدف از این پژوهش مقایسه روند فراگیری حروف اضافه (از، در، به و با ) از منظر شبکه شعاعی در کودکان گروه سنی الف و ب، به وسیله نظریه­ مراحل رشد و یادگیری زبان کودک است. تحقیق حاضر به شیوه­ توصیفی _تحلیلی در چارچوب نظری معنی­شناسی شناختی می­باشد. جامعه پژوهش شامل ۴۰ کودک از سنین ۲ تا ۹ سال است که برای هر سن به صورت مجزا ۵ کودک انتخاب شده است. برای گردآوری داده­های این پژوهش یعنی بررسی گفتار طبیعی کودکان از روش میدانی(فیلم­های اینستاگرام ) استفاده شده است. علت پر­بسامد یا کم­بسامد بودن داده­ها با استفاده از نظریه مراحل رشد زبان کودک (برونر ۱۹۹۵) تعیین گردیده است. نتایج پژوهش نشان می­دهد که حرف­اضافه "به" با معنای "مخاطب قرار دادن کسی یا ارتباط با کسی یا چیزی" بالاترین بسامد را در گروه سنی الف و ب دارد. علت بسامد بالای این حرف ­اضافه به این دلیل است که کودکان در این دو گروه سنی هدفشان از صحبت کردن ایجاد ارتباط با افراد می­باشد. آنها می­خواهند بیشتر با مخاطبان ارتباط برقرار کنند. در گروه سنی "الف" حرف ­اضافه "در" پایین­ترین بسامد را در بین حروف ­اضافه دیگر دارد. به این دلیل که کودکان هنوز مفهوم حجم و گنجایش را به طور کامل درک نمی­کنند به همین دلیل کمتر از این حرف ­اضافه استفاده می­کنند. از دیدگاه نظریه شناختی برونر کودکان در گروه سنی الف در مرحله بازنمایی حرکتی و تصویری هستند. و در گروه سنی ب در مرحله بازنمایی نمادی قرار دارند.

شقایق مهرگان، فروغ کاظمی، بهرام مدرسی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( زبان کاوی کاربردی (JSAL) ۱۴۰۳ )
چکیده

پژوهش‌ حاضر به بررسی قدرت زبانی گفتار زنان در آثار دو کارگردان زن که جنسیت‌شان با شخصیت‌های اصلی فیلم‌ها متناسب بودند، پرداخته‌ است. هدف از انجام این پژوهش بررسی زبان‌شناختی قدرت کلامی است که نقش بسیار مهمی در تعاملات ارتباطی داشته و بر رفتار کلامی مناسب موثر است. در همین راستا سینما می‌تواند در تولید نگرش‌ها و باورها و تحولات فکری و رفتاری در ساختار نظام اجتماعی نقش جداناپذیری داشته باشد. چگونگی حضور زنان در ‌رسانه جمعی سینما می‌تواند نابرابری‌های قدرت کلامی را در بین شخصیت‌های زن و مرد به معرض تصویر بکشاند. لذا این پژوهش به روش محتوای کیفی و با استناد به نظریه رابین تولماچ لیکاف (۱۹۷۵) صورت گرفته‌است که از منظر بازنمایی قدرت زبانی قابلیت خوانش دارد. داده‌ها‌ گفتار دو فیلم ناهید از آیدا پناهنده و شیار۱۴۳ از نرگس آبیار هستند که در سه سطح واژگانی، دستوری و آوایی مورد بررسی قرارگرفته‌اند. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که راهبرد‌های زبانشناختی کلامی در طیف گسترده‌ای در بین شخصیت‌های زن و مرد هردو فیلم به کار رفته‌است که عبارتند از سوگندواژه‌ها، رنگ‌واژه‌ها، دشواژه‌ها، عبارات احساسی و عاطفی، تعدیل‌کننده‌ها و تشدیدکننده‌ها، تکرار و آهنگ خیزان، جملات پرسشی و سوالات ضمیمه که بازتاب‌دهنده قدرت زبانی متفاوت شخصیت‌ها هستند و در جهت بکارگیری الگوی اعمال قدرت استفاده شده‌اند. بررسی‌های دو اثر مبین این واقعیت است که در بستر هر دو فیلم، درگفتار زنان رنگ و بوی عاطفی زنانه بیشتر و در نهایت قدرت کلامی کمتری تجلی یافته‌است و هردو کارگردان فضای گفتاری زنانه‌ای را به تصویر کشیده و بازنمایی کرده‌اند. از جنبه‌های تفاوت در این دو فیلم می‌توان به تفاوت کاربرد دشواژه‌ و خطاب‌واژه اشاره کرد. بدین صورت که در فیلم ناهید از دشواژه‌ها و خطاب واژه‌هایی استفاده شده ‌است که سبب ایجاد خشم و فاصله بیشتری می‌گردد. اما در فیلم آبیار، خطاب واژه‌هایی کاربرد داشته است که دربردارنده همبستگی و صمیمیت است. جنبه تفاوت دیگر دو فیلم، استفاده از راهبردهای تکرار و آهنگ خیزان است که در فیلم شیار ۱۴۳ بجز زنان توسط مردان نیز کاربرد داشته‌است. نتایج این پژوهش می‌تواند مورد توجه متخصصان و پژوهشگران زبان‌شناسی، تحلیل‌گران علوم اجتماعی، اصحاب رسانه و منتقدین سینما واقع گردد.


صفحه ۱ از ۱