استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سنندج، سنندج، ایران ، rog.alavi@yahoo.com
چکیده: (673 مشاهده)
نظامی گنجوی (614- 530 هـ . ق) از شاعران توانمند سبک آذربایجانی است. شاعران این سبک از داستانهای عامیانه در سرودههای خود بسیار استفاده کردهاند. نگارنده در پژوهش حاضر به بررسی افسانهها در شرفنامه و هفت پیکر نظامی پرداخته و کوشیده است تا با تبیین این جلوهها به میزان استفادهی نظامی از آنها پی ببرد و چگونگی استفاده هنری ادبی شاعر مذکور را از این پدیدهها مشخص سازد. پس از استخراج و ذکر نمونه داستانهای اسطوری، عاشقانه و عامیانه در شرفنامه و هفت پیکر، به تحلیل و واکاوی آنها پرداخته شد. بارزترین داستانهای اسطوری و عامیانه در دو اثر مذکور عبارتند از اسفندیار، کیخسرو، بهمن، فریدون، مانی، هاروت و زهره، اسکندر و روشنک، اسکندر و دختر چینی چنگنواز، اسکندر و نوشابه و ... است. داستانها و افسانههای عامیانه در هفت پیکر به نسبت ابیات، از شرفنامه بیشتر است و علت آن را میتوان در افسانهسازیهای زیاد و خیال برانگیز و حوادث پیرامون آن دانست، با توجه به اینکه شرفنامه بیشتر رنگ تاریخی دارد. نظامی در هفت پیکر از جلوههای فرهنگ شفاهی (باورها وداستان ها)ی افسانهای بیشتر استفاده کرده است. شرفنامه تلاش دارد افسانهها را در قالب اسطورههای ملی نمایان سازد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
زبان شناسی اجتماعی دریافت: 1400/9/30 | پذیرش: 1400/11/1 | انتشار: 1401/2/5