دانشگاه سمنان ، delbandy@semnan.ac.ir
چکیده: (185 مشاهده)
مقاله حاضر با هدف بررسی و تحلیل نمایشنامههای عباس نعلبندیان، یکی از برجستهترین پیشگامان تئاتر معناباخته در ایران، و تطبیق آنها با اسلوب و مولفههای نمایشنامهنویسی ابسورد در غرب تدوین شده است. این تحقیق سعی دارد ضمن مطالعه سیر تحول این ژانر نمایشی در ایران، تأثیرات متقابل و سازگاری آن را با بسترهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران مورد تحلیل قرار دهد. عباس نعلبندیان، بهعنوان یکی از نویسندگان مدرن و نوآور ایران، اگرچه در سالهای اخیر کمتر مورد توجه آکادمیک قرار گرفته، اما نقش بسزایی در شکلگیری و گسترش تئاتر معناباخته در ایران ایفا کرده است. وی در کنارغلامحسین ساعدی بهعنوان بنیانگذارانی شناخته میشوند که مفاهیم و نگرشهای فلسفی نهفته در تئاتر ابسورد را در بسترهای ایرانی بازآفرینی کردهاند. این مقاله به بررسی میزان تأثیرپذیری نعلبندیان از نمایشنامهنویسان برجسته ابسورد غربی همچون ساموئل بکت و اوژن یونسکو و نحوه بازتاب این تأثیرات در آثار وی میپردازد. در این راستا، تحلیلی تطبیقی از سیر تکامل تئاتر ابسورد در غرب ارائه شده و چگونگی تحول این ژانر در محیط متمایز ایران بررسی میشود. در نهایت، تلاش شده است تا چالشهای سازگاری این ژانر در مواجهه با تفاوتهای عمیق فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایران و غرب، شناسایی و تشریح شوند. این پژوهش با نگاهی انتقادی، جایگاه عباس نعلبندیان را در تاریخ نمایشنامهنویسی ایران و سهم او در تلفیق هنر ابسورد با مؤلفههای بومی بررسی میکند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تحلیل گفتمان دریافت: 1404/2/9 | پذیرش: 1404/2/22 | انتشار: 1403/12/10