زبان کاوی کاربردی (JSAL)                   برگشت به فهرست مقالات | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشگاه خوارزمی
2- دانشگاه خوارزمی ، kosarii2828@gmail.com
چکیده:   (137 مشاهده)
یکی از نظریات متداول در مورد استعاره نظریه جورج لیکاف و مارک جانسون می­باشد که در سال 1980 با انتشار کتاب استعاره­هایی که با آن­ها زندگی می­کنیم مطرح شد. در این نظریه بر مبنای تجربه و ادراک یک مفهوم در مفهومی دیگر نمود می­یابد که اساس این ارتباط برحسب تناظرهایی بین دو مجموعه صورت می­گیرد و نگاشت مفهومی را شکل می­دهد که بر طبق نظریه لیکاف جوهرۀ استعاره نگاشت است. بدر شاکرسیّاب شاعر معاصر عراقی متناسب با شرایط زیستی خود دستمایه­های سیاسی و اجتماعی زمانش را در اولویت قرار داده است. لذا با استفاده از این ابزار ادبی استعاری اندیشه­های نهانش را به صورت غیرمستقبم در اذهان مخاطب زنده کرد که بر طبق دیدگاه اندیشگانی وی هیئتی محتوایی در کالبدی فیزیکی و ذهنی متصوّر می­باشد که هر یک ازاین دو عنصر مکمل و در جهت تأیید و تصدیق یکدیگرند. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به رده­بندی استعاره­های مفهومی موجود در مفاهیم کلی زندگی، شهر، ظلم، ثروت، آزادی، وطن، عشق، طبیعت، مرگ در اشعار بدرشاکرسیّاب پرداخته­ایم پس از بازبینی الگوهای بدست آمده نتایج حاکی از این است، که "مرگ" از جمله مفاهیمی بوده که بیشترین بسامد را در بین مفاهیم دیگر داشته و مفاهیم انتزاعی سفر و زندگی به این مفهوم انتقال یافته­اند و همچنین مضامین اندیشگانی جهتی به کار رفته در شعر بدرشاکر سیّاب عمدتاً از بالا به پایین و یا بالعکس می­باشد.
 
     
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: پژوهش‌های زبانی
دریافت: 1403/4/21 | پذیرش: 1403/7/7

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.