1- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) ، Parmas.sp@gmail.com
2- دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)
چکیده: (811 مشاهده)
بلاغت پژوهانِ کلاسیک زینت و آرایش کلام را بخش مهم و قابل توجه در آفرینش آثار ادبی به شمار میآوردند و از استعاره به عنوان یکی از آرایه های ادبی در جهت زیبایی کلام بهره می جستند. این مفهوم در دوره معاصر و در پرتو علم زبانشناسیِ شناختی جایگاه خاص و متفاوتی را در برابر دیدگاه سنتی به خود اختصاص داده است. از منظر زبانشناسیِ شناختی، استعاره پدیدهای شناختی است و صرفاً به زبان ادبی تعلق ندارد و در زبان روزمره نیز حضوری پررنگ و فراگیر دارد. با تغییر مفهوم استعاره در دوره مدرنیسم، بلاغت جدید در کنار توجه به کلام و متکلم بلیغ، خواننده بلیغ را نیز مورد توجه قرار داد. پژوهش حاضر درصدد است تا میزان تأثیر و نقش استعاره در بلاغت جدید را مورد بررسی قرار دهد. نتایج پژوهش نشان میدهد که استعاره معاصر با وجه مفهومی خود، مخاطب را در پردازش و فهم معنای استعاری بر اساس میزان اطلاعات و داده های ملموس در حافظه معنایی، آزاد می گذارد و چنین رویکردی در استعاره منجر به تولید معنا میگردد. بر این اساس، استعاره مفهومی با تکیه بر بحث تولید معنا می تواند به عنوان رکن بلاغت جدید به حساب آید و در حقیقت، نقش مهمی در شناخت و درکِ پدیده ها و امور دارد و در حقیقت یک مدل فرهنگی در ذهن ایجاد می کند که زنجیره رفتاری طبق آن برنامه ریزی می شود
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
زبان شناسی اجتماعی دریافت: 1400/3/30 | پذیرش: 1400/9/1 | انتشار: 1401/2/5