1- دانشگاه خوارزمی تهران
2- دانشگاه خوارزمی تهران ، afsane.kosari@khu.ac.ir
چکیده: (884 مشاهده)
زبانشناسی شناختی، شاخه ای نوظهور از زبانشناسی است که مهمترین مبنای مطالعات آن بر این اصل استوار است که زبان انعکاس دهندۀ کارکرد ذهن است و بر ارتباط و ذهن و زبان تأکید دارد. طرح اندیشه استعاره های مفهومی در معنی شناسی شناختی یکی از تأثیرگذارترین دستاوردهای زبانشناسی جدید به شمار میآید که نخستین بار در سال 1980 از سوی جورج لیکاف و مارک جانسون مطرح شد. آنان بر این نکته تأکید کردند که اساس استعاره ها مفاهیم هستند نه واژه ها. استعاره ها عموماً براساس تشابه نیستند؛ بلکه بر مبنای تجربه های محیطی میان دو حوزۀ مفهومی متفاوت شکل می گیرند. یکی از مفاهیم انتزاعی و مورد توجه عمربن ابی ربیعه در دیوان شعری، مسئلۀ عشق است، عشق و دیگر مفاهیم مربوط به آن در شعر او در هیئت استعاری بیان شده اند. در پژوهش حاضر، استعارۀ عشق در چارچوب معناشناسی شناختی با روش توصیفی- تحلیلی بر بنیان نظریۀ "لیکاف و جانسون" مورد بررسی قرار گرفته است. لذا از میان اشعار وی مفاهیمی که عشق را به ذهن متبادر می سازد استخراج و تحلیل می شود. نتایج حاکی از این است که؛ کلان استعاره هایی با محوریت عشق، گزاره هایی چون "عشق درد و بیماری است"، "عشق آتش است"، و "عشق جنون و دیوانگی است" نشاندهنده این است که شاعر نابودگری و مرارت و فنا را حاصل عشق می داند. شاعر در اکثریت نگاشته ایی که در مورد عشق داشته؛ از ذهنی به سمت عینی در حرکت است اگرچه گاه در برخی از موارد از نگاشته ای ذهنی ملموس تری برای درک بیشتر عشق مدد گرفته است. عمر بن ربیعه از تعابیر منفی محسوس همچون؛ درد و بیماری، جنگ، قتل، آتش، سرقت استفاده نموده است که ناظر بر سختی و دشواری های طریقت عشق است و به وجهه ی منفی عشق اشاره می کند و در مقابل از تعابیر مثبت و مطلوب بسان جاودانگی، زیبایی، و درمان هم نگاشت شده اند.برخی از نگاشته ای شعری، دو وجهی هستند به گونه ای که؛ در استعارۀ مفهومی "عشق غم و اندوه است" اگرچه این غم جانگداز است ولی برای عاشق این درد و رنج مطلوب و دلپذیر است و تلخی این غم را با عشق به جان می خرد و در این طریقت تحمل هرگونه حقارت و خواری را می پذیرد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تحلیل گفتمان دریافت: 1403/4/20 | پذیرش: 1403/7/8 | انتشار: 1403/12/12