Molla Ebrahimi E, Bahman Abadi K, Bahman Abadi S.
(2025). An Examination of the Temporal Structure in Shahla Ujayli’s Novel "Samaah Garibat men Baytena" Based on Gérard Genette’s Theory [In Persian]. JSAL. 8(2), 17-35.
URL: http://jsal.ierf.ir/article-1-178-fa.html
ملاابراهیمی عزت، بهمن آبادی کوثر، بهمن آبادی سعید.
(1404). بررسی عنصر زمان در رمان «سماء قریبه من بیتنا» اثر شهلا العجیلی بر اساس نطریه ژرار ژنت زبان کاوی کاربردی 8 (2) :35-17URL: http://jsal.ierf.ir/article-1-178-fa.html
1- استاد رشته زبان و ادبیات عربی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران، تهران، ایران ، mebrahim@ut.ac.ir
2- کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات عربی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
3- دانشجوی دکتری رشته زبان و ادبیات عربی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
چکیده: (350 مشاهده)
تحلیل عنصر زمان تأثیر بهسزایی روی دیگر عناصر داستان گذاشته و دستیابی به معنای اثر روایی را آسانتر می کند. از جمله نظریهپردازان مطرح در زمینهی بررسی زمان در روایت، "زرار ژنت" فرانسوی است که زمان را در داستان به سه ساخت نظم، تداوم و بسامد تقسیم میکند. مقاله حاضر با هدف تببین کارکرد زمان در رمان «سماء قریبه من بیتنا» سعی دارد این مؤلفه را در سایه نظریه زمانپریشی ژار ژنت مورد ارزیابی قرار دهد. رمان «سماء قریبه من بیتنا» اثر شهلا العجیلی نویسنده و داستانپرداز معاصر سوری از جمله آثاری است که به ترسیم زندگی اجتماعی مردم سوریه در اثنای جنگهای منطقهای پرداخته و دردها، رنجها و مشکلات آنان را به تصویر کشیده است. عنصر زمان در این رمان حضوری چشمگیر و ملموسی دارد؛ چراکه به تصویر کشیدن حوادث متنوعی که در رمان جریان مییابد. شهلا العجیلی به عنوان یک داستانپرداز در مسیر حرکت حوادث داستان از زمان تقویمی به زمان متن، میگراید این امر از نظر اصول داستانپردازی ارتباط مستقیم و معناداری با محتوای داستان دارد، وی ابتدا زمان داستان را با گذشته نگری و بیرون متنی شروع میکند و به تدریج زمان درون متنی و در آخر با آینده نگری به پایان میرساند. جهت تغییر زمان داستان از گذشتهنگری به آیندهنگری و از درونی به بیرونی شخصیت ها را دخالت میدهد تا نقش اساسی در این تغییر و تحول داشته باشند به طوری که با گفت و گوی شخصیتها زمان داستان را از بیرونی به درونی تغییر حالت میدهند. این ترتیب زمانی شاید در ابتدا بیان واقعیت موجود در جامعه سپس ایجاد امید در دل خواننده باشد. با این تکنیک به مخاطب میفهماند برای تغییر شرایط موجود امیدی وجود دارد که وی با طولانی نکردن مسیر انتقال به نوعی این عمل را انجام می دهد. شهلا العجیلی به خواننده اطلاعاتی میدهد که ذهن او کمترین درگیری را دارد سپس با گریز به آیندهنگری به نوعی در داستان تعلیق ایجاد کرده و ذهن خواننده خود را درگیر میکند و یا به عبارتی حس اشتیاق و کنجکاوی را در خواننده فعال میکند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
پژوهشهای زبانی دریافت: 1404/1/8 | پذیرش: 1404/2/28 | انتشار: 1404/3/10