1- دانشیار زبان و ادبیات عربی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران 
 2- دانشگاه خوارزمی تهران ، afsane.kosari@khu.ac.ir
                    
                    
                    چکیده:       (2040 مشاهده)
                    
                    
                    نظریه استعاره مفهومی برمبنای تجربه و ادراک یک مفهوم در مفهومی دیگر نمود می یابد و این ارتباط برحسب تناظرهایی بین دو مجموعه صورت می گیرد و نگاشت مفهومی را شکل می دهد که برطبق نظریه لیکاف جوهرۀ استعاره نگاشت است.در همین راستا،با استفاده از نظریه استعارۀ مفهومی که رویکردی شاخص و کارآمد در حوزۀ معناشناسی شناختی است،به واکاوی تحریرهای ابن مقفع در رساله ادب کبیر و ادب صغیر در حوزۀ عقل می پردازیم.ابن مقفع برای تقریر مفهوم"عقل" مخاطبان خود را از رهگذر امور مادی و مشهود به مکاشفه در امور نامحسوس می انجامد.این فرایند به القای مدلول های ذهنی و مجردی که مضمونی واحد ویکسان و عنصرعقلانیت دارد را تحصیل  می نماید.پژوهش حاضربه تحلیل استعاره های مفهومی«عقل»،در رساله های ادب کبیر و ادب صغیر ابن مقفع در چارچوب روش توصیفی-تحلیلی می پردازد. نتایج حاکی از این است که از منظر ابن مقفع درنگاشت های استعاری حوزۀ عقل مدلول های ایجابی بسامد گسترده ای را به خود اختصاص داده اند و دراکثر حالات سیرِاین پویش از ذهنی به ذهنی انتقال یافته است.همچنین مضامین اندیشگانی ابن مقفّع در هیئت ساختاری نمود یافته است.
 
                     
                    
                    
                    
                    
                    نوع مطالعه:  
پژوهشي |
                    موضوع مقاله: 
                    
پژوهشهای زبانی  دریافت: 1403/9/10 | پذیرش: 1403/11/25 | انتشار: 1404/6/10