انتقال مفاهیم از هر زبانی به زبان دیگر، از راه ترجمه میسر میشود. قرآن کریم در اعجاز و بیان، اسلوبی بی نظیر دارد، بنابراین در ترجمهی آیات و انتخاب کلمات معادل باید دقت کافی صورت گیرد تا زیباییهای آن مشخص گردد. ضمیر فصل، یکی از اسلوب های زببایی شناسی در ترجمه شناخته میشود که، در شرایط مختلف، معنای یکسانی به خود میگیرد و به موازات سیاقی که در آن قرار میگیرد، معنای آن نیز تغییر میکند. ضمیر فصل به خاطر وسعت معنایی وتثیت معنوی که به کلام میبخشد، نقش موثری در مفهومسازی داراست. بنابراین دیدگاه، این جستار بر آن است ترجمه ضمیر فصل را، در ترجمههای صفارزاده و مشکینی، با نگاه معنا شناسی و معادل یابی با روش کمی کیفی مورد بازخوانی قرار دهد تا بتواند جایگاه ضمیر فصل در ترجمه آن دو را، مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش مشخص میشود که دو مترجم یک شیوه ثابت در ترجمههای خود، دنبال نکردهاند گاه به ترجمه قاموسیِ ضمیر فصل، روی آوردهاند، وگاه معادلی برای آن ذکر کردهاند که مفهوم ضمیر را نمیرساند و گاه ترجمه آن را مورد غفلت قرار دادهاند.
موضوع مقاله:
زبان شناسی اجتماعی دریافت: 1402/2/31 | پذیرش: 1399/6/10 | انتشار: 1399/6/10