دوره 8، شماره 2 - ( زبان کاوی کاربردی (JSAL) 1404 )                   جلد 8 شماره 2 صفحات 34-21 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Shokati Moqarab S, Nabavi-Zadeh Namaazi S V. (2025). The Conceptualization of “Death” in Qasem Soleimani’s Speeches: A Cognitive Perspective on the “Good–Evil” Dichotomy. JSAL. 8(2), 21-34.
URL: http://jsal.ierf.ir/article-1-181-fa.html
شوکتی مقرب سمیه، نبوی‌زاده نمازی سید وحید. مفهوم‌سازی «مرگ» در سخنان قاسم سلیمانی: رویکردی شناختی به دوگانه «خیر و شر» زبان کاوی کاربردی 1404; 8 (2) :34-21

URL: http://jsal.ierf.ir/article-1-181-fa.html


1- استادیار، گروه زبان‌های خارجی و زبان‌شناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.
2- دانش‌آموخته دکترای تخصصی مطالعات امریکای شمالی، دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران، تهران، ایران. ، s.v.namazi@ut.ac.ir
چکیده:   (258 مشاهده)
استعاره نه‌تنها ابزاری زبانی، بلکه ساختاری شناختی و ایدئولوژیک دارد که در شکل‌گیری ذهنیت و هویت فردی/ جمعی نقش بسزایی ایفا می‌کند. استعاره‌ها جهان را از طریق گذرگاه‌های خاصی به ما می‌نمایانند و با برجسته‌سازی برخی مفاهیم و به حاشیه‌راندن مفاهیم دیگر، در جهت‌دهی به ادراک و شناخت مخاطب از جهان پیرامون تأثیر می‌گذارند. از این منظر، استعاره یکی از ابزارهای کلیدی در بازنمایی دوگانه‌های بنیادین اندیشه سیاسی و دینی، نظیر دوگانه‌های خیر/ شر، حق/ باطل، ما/ آن‌ها، و درون‌گروه/ برون‌گروه محسوب می‌شود. مقاله حاضر به بررسی چگونگی بازنمایی دوگانه شناختی «خیر و شر» در سخنان سردار شهید قاسم سلیمانی از طریق استعاره مفهومی زندگی سفر است می‌پردازد. این تحلیل با تکیه بر چارچوب نظری استعاره مفهومی که توسط لیکاف و جانسون (2008) تبیین شده و با دیدگاه‌های کووچش (2020) درباره استعاره در گفتمان سیاسی و ایدئولوژیک انجام گرفته است. هدف این پژوهش آن است که نشان دهد چگونه سردار سلیمانی از طریق این استعاره به ترسیم مسیر حق و برجسته‌سازی مفاهیم اخلاقی، معنوی و جهادی پرداخته و درعین‌حال، مفاهیم رقیب را به‌طور ضمنی به حاشیه رانده است.
برای دستیابی به این هدف، سه متن کلیدی از سخنان قاسم سلیمانی به‌عنوان بدنه اصلی داده‌ها انتخاب شده‌اند: وصیت‌نامه، نامه به مقام معظم رهبری درباره پایان داعش، و سخنرانی در جمع مدافعان حرم. این متون از حیث محتوایی و گفتمانی اهمیت ویژه‌ای دارند، چرا که هر یک بازتابی از ذهنیت و منظومه فکری ایشان درباره مفاهیم بنیادینی چون جهاد، شهادت، دشمن، مسیر حق و جامعه ایمانی است.
در این پژوهش، به‌منظور تحلیل داده‌ها، الگویی سه‌سطحی با رویکردی شناختی-گفتمانی اتخاذ شده است که شامل سطوح خرد، میانه و کلان است. این الگو با الهام از چارچوب سه‌گانه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف طراحی شده، اما با تعدیل‌هایی متناسب با اهداف شناختی تحقیق حاضر. در سطح نخست (خرد)، تحلیل متن بر پایه ابزارهای نظریه استعاره مفهومی، به‌ویژه الگوی «زندگی سفر است»، انجام می‌گیرد تا چگونگی مفهوم‌سازی پدیده‌هایی چون مرگ، شهادت، جهاد و حق بررسی شود. در این سطح، تمرکز اصلی بر شناسایی استعاره‌های بنیادین و نقش آن‌ها در بازنمایی مفاهیم دوگانه خیر و شر است. در سطح دوم (میانه)، تحلیل گفتمانی بر اساس نحوه توزیع و سازمان‌دهی استعاره‌ها در متن و تعامل آن‌ها با مفاهیم اخلاقی و ارزشی صورت می‌گیرد. سطح سوم (کلان) به تحلیل گفتمان با تمرکز بر ساخت‌های هویتی، مرزبندی‌های خود و دیگری، و تقابل‌های ایدئولوژیک اختصاص دارد. داده‌های پژوهش شامل سه متن کلیدی از قاسم سلیمانی است: وصیت‌نامه، نامه به رهبری در خصوص پایان داعش، و سخنرانی در جمع مدافعان حرم. تحلیل این متون، امکان فهم عمیق‌تری از سازوکار بازنمایی شناختی دوگانه خیر و شر در گفتمان وی فراهم می‌سازد.
تحلیل کیفی داده‌ها نشان می‌دهد که استعاره زندگی سفر است نقش مرکزی در صورت‌بندی دوگانه خیر و شر در این گفتمان دارد. در این استعاره، زندگی به‌مثابه مسیری ترسیم می‌شود که در آن انسان‌ها چونان مسافرانی هستند که در جهت نیل به مقصدی متعالی در حرکت‌اند. مقصد در این مسیر، مفاهیمی چون قرب الهی، شهادت، نصرت حق و عدالت است؛ در حالی‌که مسیر نادرست، یا همان مسیر باطل، به‌صورت ضمنی از طریق انحراف از راه، گمراهی، یا انتخاب نادرست معرفی می‌شود. به‌عبارت دیگر، شر در این گفتمان نه با مصداق‌های صریح و بیرونی، بلکه بیشتر به‌صورت گفتمانی و در تقابل با خیر بازنمایی می‌گردد.
از ویژگی‌های مهم گفتمان قاسم سلیمانی، تمرکز بر درون‌گروه است. تحلیل‌های مقاله‌ی حاضر نشان می‌دهد که تمرکز اصلی در سخنان وی بر تبیین ویژگی‌های مسیر خیر، توصیف همراهان این مسیر (مؤمنان، مجاهدان و شهدای مدافع حرم)، و تشویق به حرکت در این مسیر است. دگرسازی و تصویرسازی از «دیگری»، گرچه وجود دارد، اما عمدتاً به‌صورت غیرمستقیم و در قالب مقایسه دو مسیر یا تأکید بر انتخاب آگاهانه و ارزشی از میان آن‌ها رخ می‌دهد. این شیوه دگرسازی باعث می‌شود که گفتمان وی به‌جای تمرکز بر نفی دشمن، بر تقویت درون‌گروه و استحکام مسیر خودی متمرکز شود.
در این چارچوب، مفاهیمی همچون جهاد، شهادت، اطاعت، ولایت‌مداری و صبر به‌عنوان عناصر کلیدی مسیر خیر معرفی می‌شوند. مسیر نیز نه مسیری هموار، بلکه راهی دشوار و نیازمند گذر از موانع، آزمون‌ها و تهدیدات است. این روایت سفر، مخاطب را به کنش‌گر فعال در مسیر تبدیل می‌کند و بدین ترتیب، نقش هویتی و انگیزشی استعاره تقویت می‌شود.
به‌طور کلی، این مطالعه نشان می‌دهد که استعاره سفر در سخنان قاسم سلیمانی تنها یک ابزار زبانی نیست بلکه سازوکار شناختی و گفتمانی مهمی است که به کمک آن، جهانِ مفهومی خاصی، بازنمایی می‌شود؛ جهانی که در آن خیر و شر در قالب مسیرهای متفاوتی تجسم می‌یابند و انتخاب آگاهانه و معنوی مسیر خیر، به‌مثابه کنش اصلی انسانی برجسته می‌شود. همچنین، استفاده از این استعاره امکان برقراری ارتباط عاطفی، دینی و فرهنگی عمیق‌تری با مخاطبان را فراهم می‌آورد
     
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تحلیل گفتمان
دریافت: 1404/2/22 | پذیرش: 1404/3/10 | انتشار: 1404/3/10

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.